گروه سیاسی مشرق - با نزدیک شدن به شروع به کار مجلس دهم و لزوم تعیین ریاست مجلس، اصلاحطلبان و اعتدالیون به جهت تزاحم بر سر منافع، دیگر لزومی نمیبینند اتحاد ساختگی خود را حفظ کنند و در این میان شماری از اصلاحطلبان از ترس از دست دادن منافعی که بهزودی در مجلس تعیین تکلیف میشود رعایت اصل تدریج در پیشروی را کنار گذاشته و بهصراحت خواهان مطالبه بهای ایثارگریهایی هستند که برای تشکیل دولت اعتدال نثار کردهاند.
در همین رابطه، چندی پیش سردبیر روزنامه شرق در سرمقاله خود طلبکارانه تأکید میکند که دولت روحانی، موجودیتش را مدیون اصلاحطلبان است تا بدینوسیله دولت را به پذیرش خواسته اصلاحطلبان سوق دهد؛ او مینویسد «... بخشی از این تحلیلها بیش از آنکه نگران جریان اصلاحطلبی باشد رویکردی دولتگرایانه دارد و هرگونه افزایش تنش در مجلس را به ضرر دولت میداند. دولتی که برخاسته از توانِ اصلاحطلبان است.»
نویسنده همچنین باکی ندارد بنویسد که ریاست عارف خوشایند اعتدالیون نیست: «ریاست عارف برای اعتدالیون چندان ناخوشایند نیست اما برای اصلاحطلبان خوشایند است» و نیز میآورد که «برخی از افراد دولت روحانی احتمالاً به لاریجانی گرایش دارند...شاید آنها گمان میکنند لاریجانی گزینه مناسبتری برای دولت است. گزینه عارف برای دولت (اعتدالیون) گزینه نامناسبی نیست» و از آن طرف نیز، نویسنده متقابلاً ابایی ندارد بنویسد که ریاست لاریجانی و قدرت گیری او خوشایند اصلاحطلبان نیست.
همچنین ازآنجاییکه برای اصلاحطلبان منافع اصلاحطلبانه اهمیت دارد دیدگاه رحم اجارهای در مورد دولت روحانی که صبغه اصلاحات متعارف را ندارد بهوضوح در این نوشتار دیده میشود: «برخی تحلیلگران سیاسی بر این باورند که با ریاست عارف بر مجلس، ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالیون و اصولگرایانِ معتدل شکننده میشود.
بخشی از این تحلیلها بیش از آنکه نگران جریان اصلاحطلبی باشد رویکردی دولتگرایانه دارد و هرگونه افزایش تنش در مجلس را به ضرر دولت میداند. دولتی که برخاسته از توانِ اصلاحطلبان است.» و در ادامه مینویسد: «اما با ریاست عارف، سنخ دیگری از سیاست شکل میگیرد. عارف، «اصلاحطلبی» را بار دیگر در مجلس احیا میکند. اصلاحطلبان بدشان نمیآید در کنار دولت، حیات مستقلی داشته باشند تا پس از بهبود شرایط سیاسی بتوانند از پتانسیلهای خود به نفع جریان اصلاحات استفاده کنند.»
و درنهایت نویسنده صبرش برای اتمام دوران گذار تمامشده و از اینکه در این سالها اصلاحات ابزاردست اعتدالیون باشد و سر اصلاحات در تقسیم قدرت بیکلاه بماند احساس نگرانی میکند: «اگر لاریجانی رئیس شود، این دومین چهره سیاسی است که با پتانسیل اصلاحطلبان روی کار میآید. از یک منظر، این نکتهای تأملبرانگیز است؛ اما اینکه از این به بعد همواره اصلاحطلبان بدنی باشند بدون سر، جای نگرانی دارد. در سیاست رئیس، رئیس است. بهخصوص اگر این رئیس، رئیسی قدرتمند همچون لاریجانی باشد.»
به نظر میرسد اصلاحطلبان که این روزها بر سر تقسیم غنائم در مجلس، وحدت ظاهری با اعتدالیون را کنار گذاشتهاند در صورت مساعد بودن فضا در انتخابات 96 حتماً عبور از روحانی را کلید خواهند زد و عملکرد نامناسب اقتصادی دولت نیز به این مسئله کمک خواهد کرد؛ و لذا روحانی این روزها و در آستانه تعیین تکلیف ریاست مجلس بیش از آنکه به فکر حل مشکلات کشور باشد به این فکر میکند که کدام تصمیم در آستانه انتخابات ریاست مجلس، امکان عبور اصلاحطلبان از روحانی در سال 96 را منتفی میکند و آنها را ناچار به رضایت دادن و نیز حتی حمایت از گزینه دولت تدبیر و امید میکند.
در همین رابطه، چندی پیش سردبیر روزنامه شرق در سرمقاله خود طلبکارانه تأکید میکند که دولت روحانی، موجودیتش را مدیون اصلاحطلبان است تا بدینوسیله دولت را به پذیرش خواسته اصلاحطلبان سوق دهد؛ او مینویسد «... بخشی از این تحلیلها بیش از آنکه نگران جریان اصلاحطلبی باشد رویکردی دولتگرایانه دارد و هرگونه افزایش تنش در مجلس را به ضرر دولت میداند. دولتی که برخاسته از توانِ اصلاحطلبان است.»
نویسنده همچنین باکی ندارد بنویسد که ریاست عارف خوشایند اعتدالیون نیست: «ریاست عارف برای اعتدالیون چندان ناخوشایند نیست اما برای اصلاحطلبان خوشایند است» و نیز میآورد که «برخی از افراد دولت روحانی احتمالاً به لاریجانی گرایش دارند...شاید آنها گمان میکنند لاریجانی گزینه مناسبتری برای دولت است. گزینه عارف برای دولت (اعتدالیون) گزینه نامناسبی نیست» و از آن طرف نیز، نویسنده متقابلاً ابایی ندارد بنویسد که ریاست لاریجانی و قدرت گیری او خوشایند اصلاحطلبان نیست.
همچنین ازآنجاییکه برای اصلاحطلبان منافع اصلاحطلبانه اهمیت دارد دیدگاه رحم اجارهای در مورد دولت روحانی که صبغه اصلاحات متعارف را ندارد بهوضوح در این نوشتار دیده میشود: «برخی تحلیلگران سیاسی بر این باورند که با ریاست عارف بر مجلس، ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالیون و اصولگرایانِ معتدل شکننده میشود.
بخشی از این تحلیلها بیش از آنکه نگران جریان اصلاحطلبی باشد رویکردی دولتگرایانه دارد و هرگونه افزایش تنش در مجلس را به ضرر دولت میداند. دولتی که برخاسته از توانِ اصلاحطلبان است.» و در ادامه مینویسد: «اما با ریاست عارف، سنخ دیگری از سیاست شکل میگیرد. عارف، «اصلاحطلبی» را بار دیگر در مجلس احیا میکند. اصلاحطلبان بدشان نمیآید در کنار دولت، حیات مستقلی داشته باشند تا پس از بهبود شرایط سیاسی بتوانند از پتانسیلهای خود به نفع جریان اصلاحات استفاده کنند.»
و درنهایت نویسنده صبرش برای اتمام دوران گذار تمامشده و از اینکه در این سالها اصلاحات ابزاردست اعتدالیون باشد و سر اصلاحات در تقسیم قدرت بیکلاه بماند احساس نگرانی میکند: «اگر لاریجانی رئیس شود، این دومین چهره سیاسی است که با پتانسیل اصلاحطلبان روی کار میآید. از یک منظر، این نکتهای تأملبرانگیز است؛ اما اینکه از این به بعد همواره اصلاحطلبان بدنی باشند بدون سر، جای نگرانی دارد. در سیاست رئیس، رئیس است. بهخصوص اگر این رئیس، رئیسی قدرتمند همچون لاریجانی باشد.»
به نظر میرسد اصلاحطلبان که این روزها بر سر تقسیم غنائم در مجلس، وحدت ظاهری با اعتدالیون را کنار گذاشتهاند در صورت مساعد بودن فضا در انتخابات 96 حتماً عبور از روحانی را کلید خواهند زد و عملکرد نامناسب اقتصادی دولت نیز به این مسئله کمک خواهد کرد؛ و لذا روحانی این روزها و در آستانه تعیین تکلیف ریاست مجلس بیش از آنکه به فکر حل مشکلات کشور باشد به این فکر میکند که کدام تصمیم در آستانه انتخابات ریاست مجلس، امکان عبور اصلاحطلبان از روحانی در سال 96 را منتفی میکند و آنها را ناچار به رضایت دادن و نیز حتی حمایت از گزینه دولت تدبیر و امید میکند.